معنی وابستگی داشتن

فارسی به انگلیسی

لغت نامه دهخدا

وابستگی

وابستگی. [ب َ ت َ / ت ِ] (حامص مرکب) حالت و چگونگی وابسته. الفت.
- وابستگی بفلان امر داشتن، علقه. علاقه بدان داشتن.
|| نسبت. انتساب.


حروف وابستگی

حروف وابستگی. [ح ُ ف ِ ب َ ت َ / ت ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) پیشوندشرط. حروف شرط. یکی از اقسام حروف بند و بست (ربط) میباشد. (دستور جامع ص 806). رجوع به حروف شرط شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

وابستگی

علاقه بدان داشتن، مربوط بودن

مترادف و متضاد زبان فارسی

وابستگی

ارتباط، انس، بستگی، پیوستگی، تعلق، تعلق‌خاطر، رابطه، علاقه، علقه

واژه پیشنهادی

فرهنگ معین

وابستگی

(بَ تِ) (حامص.) علاقه، پیوستگی.

فرهنگ عمید

وابستگی

علاقه، ارتباط، پیوستگی،

فارسی به عربی

وابستگی

ارتباط، انتساب، تماسک، صله، علاقه، قریب


وابستگی عمده

رکن اساسی

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

وابستگی داشتن

1254

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری